مجتمع شهيد غلامپور كلوده
مجتمع شهيد غلامپور كلوده

  

1ـ نامه ی توقیعی  :  به امضا و دستخط شاه به جهت تأکید در اجرای فرمان و یا برای بزرگداشت طرف مخاطب نامه های شاه علاوه بر امضا سطری نیز به خطّ خود بر نامه می افزود . (1)

 

« نشان کردن پادشاه بر نامه و منشور  » (2)

 

 « جهانی در هوا و طاعت ما بیارامیده و نامه توقیعی رفته است . » ( 3 )

 

2 ـ گشاد نامه :  فرمان پادشاه را گویند و آن را به عربی منشور خوانند .  (4 )

  

    امروز به آن اعتبار نامه گویند ، نامه ای سر گشاده که مورد مأموریت و نوع فرمان و وظیفه مأمور را در آن قید می کردند و برای اجرا به دست قاصدی امین می رساندند.( 5 )

 

 « گشادنامه نبشتم ورکابدار برفت .» (6 )

 

3 ـ ملطّفه : این کلمه را بیهقی اوّلین بار آورده است . ( 7 ) 

 

 نامه ای مختص دارای مطالبی محرمانه در مواردی که فوریت داشته ارسال می شد و مطلب را در کاغذی کوچک و توسّط فردی که مورد ظن نباشد ، می فرستادند. ( 8 )

 

 « فضل گفت امیر المؤمنین را به خـطّ خویش ملطّفه ای باید نوشت » (9 )

 

4 ـ نامه ی معمّا:گاه نامه ی محرمانه را به  صورت رمزی می نوشتند تا دریافت و کشف  رموز و اسرار محتوای نامه ی سخت، آسان نباشد . فرق آن با ملطّفه همین نکته آخر بود که در درک و فهم معمّا ظاهراً با قرار دادی که میان نویسنده  و گیرنده گذاشته شده بود امکان پذیر می گردد . ( 10 )

 

 « و مسعدی را گفته آمد تا هم اکنون معمّا نامه ای نویسد . » ( 11 )

 

5 ـ منشور : ابلاغ حکم رسمی شخصی که به مقامی منصوب شد که صاحب دیوان رسالت آن را فراهم می نمود و نوع شغل مأموریت آن صاحب منصب را در آن می نوشتند بعد به امضای شاه می رسید . ( 12 )

 

« لوا به دست سواری و منشور و نامه در دیبا ی سیاه پیچیده به دست سواری دیگر . »( 13 )

 

6 ـ مواضعه : قرار دادی بین سلطان و صاحب منصب جدید منعقد می شد یا میان دو تن از بزرگان کشور در مورد مسائل دیوانی و شرایط کارشان بسته می شد . (14 )

 

  «دیگر روز خواجه ( احمد حسن ) بیامد ...و بوسهل وبونصر مواضعه پیش وی بردند.»(15 )

 7 ـ قصّه :شکایت نامه ، عرض حال ، داد خواست که در قدیم آن را به اختصار می نوشتند و بر روی چوبی در محلّی که جلب نظر و توجّه ی حاکمی  بود نصب می کردند . ترکیبات قصّه بر داشتن ،  قصّه رفع کردن از همین جا در زبان   فارسی متداول شد . (16 )

 

8 ـ فتح نامه : نامه ای بوده حاوی خبر فتح لشکر از سوی شاه بوسیله ی مبشّران که برای نمودن قدرت دولت به شهرها ارسال می گردید و بیشتر جنبه ی تبلیغاتی داشت . (17 )

 

« بونصر را بگو تا فتح نامه نسخت کند . » (18 )

 

9 ـ پیمان نامه : نامه ای که پیمان پادشاهی با پادشاه دیگر یا خلیفه را در بر داشت یا سوگندی شرعی بود و جهت تأییددرستی مطالب آن به امضای بعضی خواص نیز می رسید که معمولاً مفصّل مطالب بود . ( 19 )

 

 10 ـ  رقعه :   نامه ای کوتاه  و یاد داشت گونه ی  مطالب  هنگامی که  امکان  بیان آن بطور  شفاهی میسّر  نمی گردد   در خواست ها و گفتنی ها ی خود را که مربوط به امر مهمّی بوده بر تکه کاغذی می نوشتند تا به اطّلاع سلطان برسد .(20)

 

« رقعتی نبشتم به امیر (رض) چنانکه رسم است .» ( 21 )

 

11 ـ تذکره : نامه ای در پی گفته یا نوشته پیشین برای یاد آوری آن مطالب . (22 )

 

 « رسول گفت :این سخن ها همه حق است تذکره ای باید نوشت تا مرا حجّت باشد.»(23 )

 

12 ـ مشافهه :  پیامی شفاهی که فرستاده شاه برای شاه دیگر می گذارد که از سوی دیوان رسالت تهیّه می گردید تا ابهامی در مضمون پیام باقی نماند و تصرّفی صورت نگیرد . ( 24 )

مشافهه = رویارو سخن گفتن ( 25 )

 

« دیگر روز به مشافهه در این معنی سخن گفتند . » ( 26 )

 

    منابع

1 ـ 1، 5، 8 ، 10 ، 12، 14 ، 16 ، 17 ، 19 ، 20 ، 22 ، 24 بر گرفته از کتاب تاریخ  بیهقی رضا مصطفوی

2ـ 3، 6 ، 9 ، 13 ، 15 ، 18 ، 21 ، 23 ، 26  تاریخ بیهقی چاپ ادیب به ترتیب صص 77، 305، 136، 376، 149 ،

 ـ ؟ ـ  614 ، 294 ، 397

3 ـ 2  غیاث اللغات ـ آنندراج

4 ـ 4  برهان قاطع ـ جهانگیری ـ فرهنگ رشیدی

5 ـ 7  سبک شناسی بهار جلد دو ص 305

6 ـ 11 تاریخ بیهقی چاپ فیاض ص 318

7 ـ 25 منتهی الارب



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








نوشته شدهسه شنبه 26 فروردين 1393برچسب:, توسط  خوشخو-خسروی-حسنی
.: Weblog Themes By www.NazTarin.com :.